lancerbanner

انتخابات پارلمانی لبنان؛ بازگشت به ثبات یا تداوم بحران؟

[ad_1]

در رفتن به عقیده بسیاری از ناظران و تحلیلگران، انتخابات پارلمانی لبنان در 5 می در تاریخ سیاسی این کشور بسیار مهم است. انتخاباتی که در قالب بحران لبنان، در نتیجه بحران‌های اقتصادی و سیاسی که در آنجا رخ می‌دهد، یا وضعیت را بهبود می‌بخشد، بدتر از وضعیت قانونی خواهد بود. لبنان در حدود سه سال گذشته با یک بحران اقتصادی شدید مواجه بوده است.

به گفته فرارو، ارزش پول ملی در این مدت 3 درصد کاهش یافته است و بسیاری از لبنانی ها با ارائه خدمات اجتماعی مانند آب، برق، دارو، سوخت و حتی خدمات آب و برق مجبور شده اند خدمات خود را کنار بگذارند. شهرهای این کشور مسائلی که در سال های اخیر باعث شده این کشور با مخالفت های مکرر سیاسی و اجتماعی و روی کار آمدن گروه های مختلف سیاسی در لبنان نیز به دلیل اختلافات بین خود بروز کند، عملاً برای دولت مناسب است که به این کشور رسیدگی کند. لبنان ایجاد نکرده است. راه حل های موثر برای مشکلات و چالش ها.

در این زمینه بسیاری از لبنانی ها آخرین فرصت لبنان را برای برگزاری انتخابات پارلمانی در نظر دارند تا بتوانند مشکلات پیش روی ساختار سیاسی حزب حاکم در این کشور را حل کنند.

در عین حال سوالات مختلفی درباره انتخابات و پیامدهای آن مطرح است. به عنوان بخشی از این، برخی از سوالات مطرح شده در پیش نویس این است که آیا نظام انتخاباتی لبنان اساساً با چگونگی حل بحران و چالش های موجود در این کشور (به ویژه در شرایط کنونی) مطابقت دارد؟ آیا نتیجه انتخابات پارلمانی لبنان نتیجه یک دولت قدرتمند در این کشور خواهد بود؟ جایگاه بازیگران و مناطق بین المللی در انتخابات پارلمانی این کشور چیست؟

آیا انتخابات پارلمانی لبنان با ایجاد ثبات سیاسی و اقتصادی در این کشور به پایان می رسد؟فراری در گفتگو با «ابوالفضل ولایتی»دکترای علوم سیاسی و پزشکی به بررسی سوالات فوق الذکر و تحولات جاری در خصوص وضعیت سیاسی و اقتصادی کنونی لبنان با نگاه به آینده این کشور پرداخته است. درباره ابوالفضل ولایتی بیشتر بخوانید:

بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ساختار انتخاباتی لبنان و توزیع قدرت در این کشور (به ویژه در پارلمان لبنان) دچار بحران شده است. آیا با این قطعه موافق هستید؟
جهت پاسخ به این سوال باید جنبه های مختلف را در نظر بگیرد. اولاً، از زمان پایان جنگ داخلی لبنان در سال 2000، ایدئولوژی حاکم بر لبنان جنبه های مختلفی را به سمت نوع تفکر اجتماعی که باید در قانون اساسی مورد بحث قرار گیرد، آورده است. پارلمان لبنان دارای سه کرسی است که سه کرسی آن برای مسیحیان و یک کرسی برای مسلمانان است. این موضوع به خودی خود باعث تقویت دست مسیحیان در پارلمان لبنان می شود که در نهایت 3 تا 5 درصد از کل جمعیت لبنان را تشکیل می دهند و برنامه ریزی شده است که دست مسیحیان این کشور دوباره احیا شود. در این میان، همان گروه های مسیحی فرقه های مختلفی از مسیحیان مارونی، کاتولیک، ارمنی، انجیلی و ارتدکس را تشکیل داده اند که هر کدام سهمی از قدرت را در اختیار دارند.

در این چهارگوشه، در داخل طیف مسیحی، گروه ها و گروه های زیادی را شاهد بوده ایم. در جبهه مقابل، وضعیت برای مسلمانان تقریباً یکسان است. در واقع ما شاهد حضور اهل سنت، شیعه، دروزی و علوی در اردوگاه مسلمانان بوده ایم. با این حال، هر یک از این گروه‌ها، مانند جنبش آزاد مسیحی، نزدیک به حزب‌الله، فلنگ‌های لبنان (وابسته به سمیر جاجه) و نیروهای کتاب وابسته به امین جمیل و همچنین نزدیک به اول مارس هستند. حتی در میان دروزی ها، مثلاً ولید جنبلاط را داریم که به عنوان رئیس حزب سوسیالیست ترقی خواه لبنان، به اول مارس (مخالفان حزب الله) نزدیک می شود. این در حالی است که جنبش های دیگری در لبنان به نام حزب الله دموکرات وجود دارد که با حزب الله متحد هستند.

در چنین فضایی، صحبت از گروه یا جنبشی که بتواند اکثریت سیاسی را به دست آورد، بیش از حد غیرواقعی تلقی می شود. جدای از اینها، نظرات مخالف در مورد مسائل مختلف و انتقاد برخی از آنها در مورد نحوه توزیع قدرت در لبنان (مثلاً می گویند سهم مسیحیان در پارلمان لبنان بسیار بیشتر از جماعت است) همه موجه است. لبنان با آن مواجه است. چالش های بسیاری

از یک سو باید توجه داشت که نظام حقوقی لبنان در دوره های مختلف دستخوش یک سری اصلاحات شده است. با این حال، درگیری ها بین گروه های مختلف لبنانی همچنان وجود دارد. علاوه بر این، نباید از نقش بازیگران خارجی در لبنان غافل شد. از این منظر، من فکر می کنم که سیستم توزیع قدرت در لبنان باید بسیار حیاتی باشد. در واقع در این منظومه نیز حدس و گمان و حدس و گمان در مورد معادلات قدرت زیاد است.

آیا فکر می کنید که انتخابات 5 مه لبنان به دولتی مقتدر ختم می شود که بتواند با مشکلات عظیم سیاسی و اقتصادی این کشور کنار بیاید؟
البته منکرات زیادی در این زمینه وجود دارد. لازم به ذکر است که در پایان این روز معاون اول وزیر لبنان از سقوط دولت و بانک مرکزی لبنان خبر داد. جدای از اینها، در شرایط کنونی، شرایط بحرانی لبنان به گونه ای است که مردم این کشور از امکانات اولیه آب، برق، سوخت، نان، دارو و حتی امکان شهرنشینی ساده برخوردار نیستند. ارزش لیر لبنان نیز 3 تا 4 درصد کاهش یافته و جامعه لبنان در دو تا سه سال اخیر در آستانه اعتراضات و اعتصابات گسترده بوده است. این جامعه به هم ریخته است و اعتماد اکثر مردم به نظام سیاسی و احزاب این کشور از دست رفته است.

در این فضا راخوتی فراگیر بر جامعه لبنان حکومت کرده است. طرف های لبنانی نیز در شرایط حقوقی با نهایت احتیاط عمل می کنند و خواهان عواقب توافق یا توافق نیستند. شاید شاخص ترین نمونه در این زمینه سعد حریری باشد که اخیراً اعلام کرده که قصد حضور در انتخابات را ندارد. وی تاکید کرد که دولتش اقداماتی را برای پایان دادن به بحران در لبنان که نزدیک به ایالت مریخ است انجام داده است و حزب الله نیز به آن نزدیک است. همچنین در مورد اینکه آیا دولت می تواند اساساً در این فضا شکل بگیرد یا پایداری را به عهده بگیرد یا اینکه پایدار است یا خیر، انکار زیادی وجود دارد. از زمان انفجار امروز در بندر بیروت، نجیب میقاتی اولین وزیر لبنانی استعفا داد.نجیب میقاتی به کار خود ادامه می دهد.

در شرایط کنونی نیز رسوایی ها در انتخابات لبنان بیداد می کند. بر اساس آمار، «نامزدهای لبنانی در انتخابات» در وسط فهرست قرار دارند (در لبنان مردم در لیست رای می‌دهند). همین موضوع معادله لبنان را پیچیده می کند. جدای از اینها، ما همچنین نگران جنگ اوکراین هستیم که به ویژه لبنان را در زمینه غلات و گندم تحت تاثیر قرار داده است. کل مسئله این است که ما نمی توانیم به انتخابات لبنان برویم. علاوه بر این، سازمان نظارت بر انتخابات لبنان اعلام کرده است که در حاشیه انتخابات لبنان تخلفات و رشوه هایی مشاهده شده است.

پیش بینی شما از نتیجه انتخابات پارلمانی لبنان چیست؟
همانطور که قبلاً گفتم، با توجه به ماهیت پیچیده احزاب و گروه های سیاسی لبنان و البته ائتلاف های حزبی بین جناح های لبنانی، بعید است که یک حزب یا گروه سیاسی بتواند اکثریت را در انتخابات به دست آورد. به این ترتیب، با توجه به پیچیدگی‌های وضعیتی که قبلاً به آن اشاره کردم، هر انتخابات احتمالی در لبنان شانس دارد و نمی‌توانست چیزی را از قبل پیش‌بینی کند. لذت ببرید.

نقش بازیگران و قدرت های خارجی را در معادله سیاسی-اقتصادی کنونی لبنان چگونه ارزیابی می کنید؟
لبنان از زمان پیدایش هرگز مستقل نبوده است. در طول این دوره، فرانسه همیشه یک نیروی مداخله گر در امور لبنان بوده است، به طوری که سوریه قبل از ترور رفیق حریری (مثل دولت لبنان در ایالات متحده، امیل لحود) قدرت کلیدی و محوری در لبنان بود. که تا زمان ترور رفیق حریری نیز نیروهای نظامی در خاک لبنان داشت، بعداً مجبور به اخراج آنها از لبنان شد.

به هر حال، موضوع سوریه همچنان یکی از موضوعات کلیدی مرتبط با لبنان است. اولاً از دیدگاه آوارگان سوری در لبنان و ثانیاً جریان‌های لبنانی مسیحی «جنبش ملی آزاد» و همچنین «حزب‌الله» که متحد سوریه و دیده‌بان جریان‌های تکفیری در داخل لبنان است. مسئله سوریه نیز بسیار مهم است. در کنار همه اینها باید به شورای همکاری خلیج فارس نیز اشاره کرد.» با توجه به اینکه کشورهای عضو این شورا از لبنان حمایت مالی قابل توجهی می کنند، این شورا از همان ابتدا تنها با علم به خلع سلاح حزب الله لبنان از خود حمایت کرده است. البته این موضعی است که ما در گفتگوهای اخیر با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد اتخاذ کرده ایم. وی همچنین خواستار تشکیل دولت با ثبات در لبنان با هدف حل مشکلات این کشور بر اساس قطعنامه شورای امنیت و بر اساس تحویل همه سلاح ها به ارتش لبنان شد. موضوع خود خلع سلاح حزب الله است. از این منظر به ویژه کشورهای غربی و همچنین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیش از پیش درگیر انتخابات لبنان شده و مطالبات جدی در این زمینه مطرح می کنند. مسائلی که عملا معادله انتخابات را به معادلات پیچیده تبدیل کرده است.

موضع اسرائیل در قبال وضعیت حقوقی لبنان را چگونه می بینید؟
ادامه وضعیت موجود در لبنان کاملاً به نفع اسرائیل است. دلیل اصلی این امر این است که هر چقدر هم در لبنان اختلافات داخلی وجود داشته باشد، شرایط فعلی و به ویژه حزب الله بیشترین مسائل داخلی را در این کشور خواهد داشت و امنیت نسبی را برای اسرائیل ایجاد می کند. ضمناً، اکتشافاتی که صهیونیست ها در حال استخراج گاز در دریای مدیترانه هستند، در عمل چالش اساسی بین لبنان و اسرائیل را تغییر داده است، زیرا این دو به یکباره اختلافات مرزی گسترده ای دارند. در این مقطع، تا زمانی که کشوری باثبات در لبنان شکل نگیرد، اسرائیل دست بالا را دارد تا سهم لبنان را در ذخایر گاز مشترک این کشور به دوش بکشد. به همین دلیل، اسرائیل تمایل دارد تا وضعیت موجود در لبنان را تداوم بخشد.

پاسخ ایران به بحران اقتصادی و سیاسی جاری در لبنان چیست؟
در مورد ایران نیز، دولت جوانان تلاش های گسترده ای برای رفع فشارهای اقتصادی مردم لبنان با کمک خود مردم لبنان و سپس آشفتگی سیاسی که ممکن است در لبنان به پایان رسیده باشد، انجام داده است. در عین حال، این تلاش ها با واکنش جدی دولت لبنان مواجه نشده است. به ویژه در بحث قصد و آمادگی ایران برای ارسال سوخت به لبنان، شاهد این موضوع بوده ایم. با این حال، ممکن است خوش بینی محدودی نسبت به آینده قانون و دستیابی به اجماع در مورد تشکیل دولت در این کشور وجود داشته باشد.

در این راستا دلایل خاصی برای این خوش بینی وجود دارد که از آن جمله می توان به احتمال عقب نشینی نیروهای آمریکایی از خاورمیانه و عربستان سعودی اشاره کرد. از سوی دیگر باید توجه داشت که ایران نیز علاقه ویژه ای به احیای برجام دارد و نکته مهم این است که این رویکرد مهم و فراجناحی بدون همکاری کشورهای منطقه عربی محقق نمی شود. این دو موضوع تهران و ریاض را به هم نزدیک کرده است که امکان همکاری آنها در معادلات لبنان را نیز تقویت کرده است.

[ad_2]

Morgan Bullock

هاردکور الکل ماون. علاقه مند شدید به اینترنت دوست داشتنی توییتر متعصب. دردسر ساز.

تماس با ما