چرا خلیفه جدید داعش از سلف خود خطرناکتر است؟

در رفتن ابراهیم المراشی گروه تاریخ ایالتی دانشگاه کالیفرنیا وی دارای دکترای فلسفه از دانشگاه آکسفورد (در سال 9 پس از میلاد) است و از آن زمان از موضع خود در مورد حمله به عراق علیه کویت دفاع کرده است. او مدرک لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه جورج تاون در سال 2000 و مدرک لیسانس خود را در رشته تاریخ و مطالعات از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس دریافت کرد. مرعشی را بیشتر به عنوان نویسنده مجموعه ای از مقالات دولت بریتانیا در مورد سرقت ادبی می شناسند. دولت بریتانیا در سال 2000 از بخشی از مقاله با عنوان “عراق: زیرساخت ها: پنهان کردن، فریب و ارعاب” استفاده کرد تا نشان دهد که دولت عراق در حال ساخت سلاح های کشتار جمعی است که نتیجه آن یک مداخله نظامی موجه علیه عراق است. گزیده ای از مقاله کالین پاول، وزیر امور خارجه در مجمع عمومی سازمان ملل، با صدای بلند خوانده شد. دفتر تونی بلر، اولین وزیر بریتانیا، به دلیل سرقت ادبی در عراق عذرخواهی کرد. مرعشی به عنوان عضو هیئت علمی دعوت شده در دانشگاه سابانچی در استانبول ترکیه از سال 4 تا 6 پس از میلاد خدمت کرد. علاوه بر این، او قبلاً در مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در طبقه بندی پروژه ای از اسناد دولتی عراق کار کرده است.

توسط فرارو به الجزیره گزارش شده است. داعش در اوایل ماه جاری میلادی سومین خلیفه خود را معرفی کرد: ابوحسن الهاشمی القریشی. ابوحسن جانشین ابوابراهیم الهاشمی القریشی شد که به مدت دو سال رهبری این گروه را بر عهده داشت تا اینکه در جریان حمله به آمریکا در استان ادلب در شمال سوریه کشته شد.

داعش دیگر یک تهدید تروریستی جهانی برای حمله به پایتخت‌های اروپایی یا گروه‌هایی که سرزمین‌ها را اشغال می‌کنند نیست. با وجود این، این گروه همچنان خسارات سنگینی به نیروهای امنیتی و غیرنظامیان در عراق و سوریه وارد می کند. به همین ترتیب، داعش از طریق وابستگان خود در آفریقا و افغانستان در انجام حملات به سبک چریکی نیروهای امنیتی فعال بوده و قتل عام غیرنظامیان را نیز انجام داده است.

با توجه به اینکه بیشتر هسته های داعش در این مناطق مستقل و از نظر مالی خودکفا هستند، فعالیت این شبکه ها حفظ شده است. ابو ابراهیم خلیفه دوم داعش توسط خلیفه بدنام ابوبکر البغدادی ترور شد. بر اساس گزارش ها، خلیفه جدید داعش برادر بزرگ ابوبکر است. بنابراین، ترور فوری ممکن است عواقب غیر قابل پیش بینی داشته باشد، مانند ظهور رهبر جدید داعش به عنوان یک شخصیت کاریزماتیک و به ارث بردن میراث برادر کوچکتر و در نتیجه تقویت گروه.

اینها نشان می دهد که حذف یک رهبر برجسته لزوماً به تضعیف یا تضعیف یک گروه مسلح منجر نمی شود و ممکن است آسیب قابل توجهی به گروه وارد کند. علاوه بر این، این موضوع نشان می‌دهد که در درازمدت، حملات تاکتیکی یک کشور به تنهایی به اندازه خشونت‌های سیاسی چند جانبه در مقابله با صلح و توسعه مؤثر نخواهد بود.

پس از ترور بغدادی در 7 اکتبر و تنها چند روز پس از معرفی ابوابراهیم به عنوان سرکرده داعش، مشخص شد که این گروه تأثیر چندانی در تغییر رهبر خود نداشته و حملاتی را علیه آمریکا و آمریکا انجام خواهد داد. نیروهای عراقی. عراق ادامه دارد.

حتی شنیده می شود که «در سال های ابتدایی امسال» دنیا تحت تأثیر این معاهده قرار خواهد گرفت و تأثیرات داعش محسوس خواهد بود، زیرا رزمندگان مدت ها قبل از این «جدایی اجتماعی» تمرین کرده و پناهنده شده اند. در سلول های خواب برای مدتی بود. در واقع، شیوع کرونا فرصتی را برای این گروه فراهم کرد، زیرا دنیا انرژی خود را معطوف شکست ویروس کرونا کرد و توجه چندانی به فعالیت‌های پشت سر داعش پنهان نداشت.

همزمان با شیوع ویروس کرونا، داعش در منطقه حمرین در مناطق صعب العبور و صعب العبور بین صلاح الدین کرکوک و دیالی عراق حضور پیدا کرده است. تنها در دیالی، داعش در 7 اکتبر پس از میلاد «غیر نظامیان» را در یک روستای شیعه نشین کشت. در نوامبر 2015، داعش در ماه ژانویه به یک رهبر پیشمرگه کمین کرد و یک سرباز عراقی را که در تخت خود خوابیده بود به ضرب گلوله کشت. داعش یک حمله جسورانه و پیچیده را برای آزادسازی جنگجویان خود که در سوریه اسیر هستند، آغاز کرده است. تنها در شرق سوریه، از سال 2000، درگیری مسلحانه بین داعش و نیروهای کرد صورت گرفته است.

داعش در این مدت حملات مخرب متعددی را در افغانستان و آفریقا انجام داده است. به عنوان مثال، در 5 اوت، گروه وابسته به داعش در افغانستان تحت عنوان “دولت اسلامی استان خراسان” در فرودگاه کابل یک حمله انتحاری انجام داد که در آن حداقل “یک نفر” به شمول یک سرباز آمریکایی کشته شد. در آفریقا، داعش هفت گروه وابسته دارد که این کشور را تهدید می کنند. داعش علاوه بر شاخه هایش در تونس، مصر و لیبی، چهار شاخه در صحرای جنوبی آفریقا و سواحل دارد: دولت اسلامی در مالی، نیجر و بورکینافاسو در صحرای بزرگ، دولت اسلامی در غرب نیجریه، دولت اسلامی در سومالی. سومالی و جمهوری دموکراتیک کنگو و موزامبیک دولت اسلامی آفریقای مرکزی.

ظهور مجدد داعش یا به عبارتی استواری داعش در تمامی نقاطی که پس از ترور خلیفه اول ذکر شد، نشان می دهد که داعش احتمالا پس از ترور خود رهبر دوم را نیز تهدید خواهد کرد.

داعش هنوز از ایدئولوژی بوروکراتیک، عملکردی، پایدار و منافع جمعی خود سود می برد. گروه های مسلحی که از هر یک از سه موضوع منتفع می شوند، مسئول کشته شدن خود رهبر هستند.

داعش بین سال‌های قرن پنجم و ششم بر «خلافت زمینی» بین عراق و سوریه حکومت می‌کرد و بوروکراسی نظامی را از بالا تا پایین انجام می‌داد. برای مثال، طبق این سلسله فرماندهی، فرار از زندان مستقیماً توسط ابوابراهیم الهاشمی القریشی و حلقه نزدیکش تأیید شد.

این سیستم بوروکراتیک، با پرتو دستوراتی که به داعش اجازه می دهد ترور ابوبکر البغدادی را تحمل کند، به احتمال زیاد تضمین می کند که پس از ترور ابوابراهیم، ​​جان سالم نیز کشته شود. در واقع، تنها چند هفته پس از ترور سرکرده داعش در سوریه، این گروه خلیفه جدید را معرفی کرد و فرض بر این بود که وضعیت عادی ادامه خواهد داشت.

در طول سال های جانشینی، جانشینی رهبری در داعش با انتصاب رهبر توسط شورا و با تایید سایر شعب، با فرض اینکه مشروعیت خلیفه نابجاست و نه فردی، به یک امر عادی تبدیل شده است.

داعش همچنین به ایدئولوژی سلفی خشونت پایبند است که برای بیان یا تبلیغ به رهبر خود وابسته نیست. این ایدئولوژی به‌عنوان مجموعه‌ای از ایده‌ها، از قبل با داعش وجود داشت و هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که در آینده با حذف یک رهبر یا یک شخصیت سیاسی خاص شاهد از بین رفتن آن باشیم.

در مورد حمایت مردم، در حالی که داعش گروه دیگری نیست که از حملات از سن برناردینو تا نیس الهام گرفته شده باشد، اعتقاد بر این است که این گروه نیز از حمایت گسترده ای در منطقه برخوردار است تا عملیات ادامه یابد. به عنوان مثال حضور داعش در منطقه حمرین از طریق روستاها امکان همکاری این گروه در تامین سرپناه، غذا و اطلاعات را فراهم کرده است. فرار از زندان حسکه نیز با کمک شبکه ای از روستاییان عرب که مخالفان رقیب در آن منطقه را کنترل می کردند امکان پذیر شد.

در جنوب صحرای آفریقا، گروه‌های وابسته به داعش و القاعده می‌جنگند تا به آنها اجازه ایجاد اتحادهای سیاسی محلی را بدهند. آنها همچنین از رهبران قبایل، عشایر و دهقانان در اموری مانند حقوق حمایت می کنند.

ادامه حضور داعش در سوریه، عراق، افغانستان و آفریقا نشان می‌دهد که رهبران تروریست‌ها نمی‌توانند یک استراتژی بلندمدت موثر برای مبارزه با گروه‌های مسلح شکل دهند. در واقع، ایالات متحده در دو سال و نیم گذشته حملاتی را با موفقیت به سرکردگان داعش انجام داده است، اما هیچ اقدامی برای رفع شرایط اساسی که به این گروه امکان نفوذ و حمایت را می دهد، انجام نشده است و در نتیجه داعش هنوز بنابراین ایجاد ویرانی در مقیاس وسیعی است.

علیرغم همه تهدیدها مبنی بر ادامه تهدید واقعی داعش پس از ترور خلیفه دوم، زمان آن فرا رسیده است که رهبران سیاسی و نظامی ما بپذیرند که تنها راه جدایی این گروه از طریق عملیات تاکتیکی نظامی نیست، بلکه گسترش و صلح است. راه حل های چندگانه و بلند مدت راه حل اصلی خواهد بود.