من پناهندگان افغانستان را می پذیرم متخصصان مهاجرت

عباس عبدی با اطمینان می نویسد: یکی از ویژگی های اصول، رد مفاهیم مسائل اجتماعی است. در واقع توجه به مسائل افراطی، نادرست و غیرعلمی در جامعه، نشان از آن دارد که صحت این موضوع به عنوان یک موضوع اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. مسئله اجتماع و زایش یکی از مواردی است که با دستور زبان و قانونمندی مبتذل که در سال گذشته در مورد آن نوشته و لحن و لحن فراوانی که ایجاد کرده است، آمده است و نشان می دهد که او بیش از حد در اختیار دارد که مفاهیم و مسائل را خراب کند. کشور

روند تغییر جمعیت یک کشور سه عامل را به همراه دارد. تولد و مرگ، مرگ و مرگ و مهاجرت خالص، یا تفاوت مهاجرت از کشوری به کشور دیگر. در چند سال گذشته، هر یک از سه عامل قانع کننده دستخوش تغییرات شدیدی شده اند که باید برنامه ریزی می شد.

آرجمعیت بود – حاصل آن زایش نسل و مولود مرگ و مرگ و علاوه بر هجرت محض، رشد اجتماع است. در حال حاضر آمار دقیقی از مهاجرت نداریم، اما افزایش تعداد کودکان متولد شده و فوتی در 5 سال اخیر به شرح زیر است.

تنها در 3 سال، تعداد فرزندان متولد و بزرگ شده با کاهش حدود 5 درصدی از 5000 به 3000 افزایش یافته است. تلاش شده است نرخ رشد سالانه جمعیت از مرز 7.5 درصد به مرز 7.5 درصد افزایش یابد.

رشد 1.2 درصدی رشد جمعیت بد نیست و رشد 1.2 درصدی قبلی خیلی خوب بود اما مشکل اینجاست که ممکن است این روند با همین سرعت یا کمتر از این ادامه پیدا کند حتی اگر در یک محیط طبیعی مانند کشورهای توسعه یافته شاهد رشد صفر باشیم. وجود دارد، اما خیلی سریع تلاش می کنند تا این شاخص جدی بی نظمی را در ساختار جامعه ایجاد کنند. این تلاش محصول هر دو عامل یعنی تولد فرزندان و افزایش مرگ و میر است.

مشخص است که در چهار سال گذشته حدود 7 درصد کودکان سقط شده اند و از یک میلیون و 600 هزار نوزاد یک میلیون و 300 هزار نوزاد متولد شده اند، یعنی حد مجاز 6000 نوزاد است. با توجه به دلایلی که برای این روند بیان شد، تضعیف خانواده اقتصادی عامل اصلی است و بدون راه حلی برای این مشکل، امید بهبودی نخواهد یافت.

تعداد قربانیان در دو سال گذشته 2 درصد افزایش یافته است. البته مهم ترین قسمت این موضوع خارج نشدن از کرونا است و به احتمال زیاد در آینده شاهد روند معکوس آن خواهیم بود، اما خیلی دور است که به میزان 5 سال برسیم. دلایل مختلفی برای این ادعا وجود دارد، از جمله بدتر شدن شرایط اقتصادی و بالا رفتن سن میانسالی و باقیمانده عوارض تاج گذاری و احتمالاً بیماری عروق کرونر قلب.

نسبت جنسی – یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ساختار جامعه، شاخص‌های گرایش جنسی است که تعداد تولد یا مرگ زن و مرد را تشکیل می‌دهد. در اکثر جوامع تعداد پسران متولد شده بیشتر از تعداد دختران است. در ایران هر چهار سال چهار دختر و دو پسر به دنیا می آمدند. اما به جای مرگ و مرگ، پسر و مرد بیشتر از دختر و زن هستند. در چهار سال گذشته 3 مرد برابر با 2 زن بوده است. به عبارت دیگر، با وضعیت فعلی، جمعیت کشور با سرعت بیشتری در حال رشد است.

مهاجرت – آمار مهاجرت دقیق نیست، اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد مهاجرت از کشور نسبت به گذشته بیشتر شده است، اما مهمتر از آن کیفیت نیروهایی است که در مهاجرت دخیل هستند. مهاجرت به کشور از طریق افغانستان در حال افزایش است، اما چه کسی می داند که آیا سرعت ورود مهاجران به کشور بر کیفیت اقتصادی و تحصیلی آنها تأثیر می گذارد یا خیر. در عوض با کیفیت و آموزش نیروها و مهمترین سرمایه گذاران کشور بروید و چه ضررهای جدی برای کشور دارد.

در مجموع سه عامل مؤثر در رشد یک جامعه، یعنی تولد و مرگ، مرگ و هجرت، گناهانی هستند که بدون اتخاذ سیاست مؤثر قابل حل نیستند.